بازیگر فیلم های سینمایی «تنوره دیو» و «پشت پرده مه» در گفتگو با خبرنگار سینماپرس افزود: سال های متمادی است که سینماگران اصیل و دغدغه مند فریاد می زنند که سینما فقط شکل و فرم نیست، سینما تنها وسیله ای برای گذران وقت و پرکردن اوقات فراغت نیست اما متأسفانه هیچ گوش شنوایی وجود ندارد و کسی به این حرف ها توجهی نمی کند.
وی ادامه داد: متأسفانه نه تنها سینماگران که متولیان سینما هم از تأثیر فرهنگی سینما غافل شده اند؛ این اتفاق از زمانی افتاد که گروهی از مدیران سیاسی کشور فکر کردند با استعانت از مدیریت فرهنگی می توانند راه را برای مدیریت منابع انسانی آسان کنند، قدم اول آن ها این بود که توده های مصرف کننده محصولات فرهنگی و هنری را فاقد بینش و اندیشه کنند، مانند آنچه در دوران پهلوی شاهد بودیم، همان سینمای فیلمفارسی!
الماسی خاطرنشان کرد: اما به مراتب وضعیت سینمای امروز ایران از وضعیت تئاترهای لاله زاری بدتر است! نگاه به مسائل اجتماعی و سیاسی عوام زده و سطحی شده و در بقیه مسائل هم سهل و ممتنع برخورد، این در حالی است که قرن بیست و یکم قرن دانش است و در حوزه فرهنگی و هنری هم باید آثار بر اساس دانش و اندیشه تولید شوند.
این سینماگر با بیان اینکه فقدان اندیشه و دانش در سینمای امروز کشور باعث شده تا سینماگران موفق جزو افرادی باشند که هیچ دلبستگی به مسائل فرهنگی در وجودشان نیست اظهار داشت: همه چیز در سینمای ایران نمایشی مشمئزکننده شده، شوخی های بی پروای جنسی، جوک های زیرکمربند به اسم کمدی و طنز، پرداختن به کلیشه های نخ نما شده و امثالهم از جمله مواردی است که در اغلب فیلم های روز سینمای کشور شاهد آن هستیم؛ آقایان رسماً به اسم کمدی، اندیشه و تفکر را به سخره گرفته اند، این در حالی است که سینمای کمدی در جهان یکی از اندیشمندترین گونه های سینمایی است!
کارگردان فیلم سینمایی «رنج و سرمستی» با بیان اینکه در زمان شاه، فاحشه ها و کلاه مخملی ها شخصیت اصلی فیلم ها بودند چون نیاز به شخصیت پردازی نداشتند تصریح کرد: وضعیت امروز سینمای کشور هم به مثابه وضعیت همان دوران ستم شاهی است؛ همانطور که در دوران شاه کلاه مخملی ها و فاحشه ها بخش کوچکی از جامعه بودند اما سینما فقط به آن ها می پرداخت، امروز هم ما شاهد نمایش شخصیت ها و زندگی هایی در سینما هستیم که متعلق به درصد بسیار اندکی از جامعه است، این زندگی هایی که در سینما نمایش داده می شود برای چند درصد از مردم ایران است؟ کدام ایرانی چنین زندگی مشمئزکننده ای دارد؟
وی تأکید کرد: متأسفانه هویت ملی و ایرانی و اسلامی در آثار سینمایی ما هیچ جایی ندارند؛ سینما محلی برای تبلیغ بازار مصرف شده، چهره های بزک کرده بازیگران و لباس ها و آرایش های آنچنانی و خانه های لوکس و اشرافی و اتوموبیل های گران قیمتی که در این فیلم ها نمایش داده می شوند متعلق به چند درصد مردم است؟ متأسفانه ما در برخی آثار به اصطلاح اجتماعی مان هم دچار ضعف و نقصان های فراوان هستیم و از آن طرف بام افتاده ایم؛ نشان دادن تصاویری تلخ، سیاه و چرک از زندگی مردم ایران اسلامی؛ واقعاً این افراد چند درصد از جامعه معمول ایران را تشکیل می دهند؟
بازیگر فیلم های سینمایی «دیگه چه خبر؟» و «کمیته مجازات» متذکر شد: اسفا که بی درایتی مسئولان و متولیان سینما و زیاده خواهی تهیه کنندگان و سینماگرانی که پول و قدرت در دستان آن ها است باعث شده تا سطح شرف و ناموس ملی به پایین ترین حد ممکن برسد؛ مشکل عمده سینمای ما این است که هیچ نسبتی با جامعه سالم در آن دیده نمی شود چرا که مسئولان دغدغه ای برای داشتن جامعه سالم ندارند؛ چون خیلی از مسئولان ما در حوزه های مختلف اگر جامعه مان سالم باشد نمی توانند جایگاهی داشته باشند و پست و میزهای شان را از دست می دهند.
الماسی یادآور شد: طی ۴۰ سالی که از پیروزی انقلاب اسلامی می گذرد ما دستاوردهای سیاسی، نظامی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، هنری، ورزشی و... مهمی داشته ایم اما هیچ یک از این دستاوردها محتوای اصلی تولیدات ما نشده اند؛ چرا؟ چرا ما فقط از بدی ها صحبت می کنیم؟ چرا از ارزش ها در سینمای ما حرفی به میان نمی آید؟ این سوألی است که مسئولان فرهنگی و سینمایی کشور باید پاسخگوی آن باشند.
این هنرمند پیشکسوت در خاتمه این گفتگو با بیان اینکه باید روکردها را تغییر دهیم تا اتفاق مثبت بیفتد اظهار داشت: ما باید از اکنون برای نسل نویی که در آینده سینمای کشور را در دست خواهند گرفت، آموزش صحیح مبتنی بر فرهنگ و نیازهای جامعه مان را از دانشگاه ها و آموزشگاه ها شروع کنیم؛ در حال حاضر نازل ترین کیفیت آموزشی را شاهد هستیم و این اتفاق از فیلم های آبکی و سطح پایینی که توسط دانش آموختگان سینما تولید می شوند مشخص است، سینمایی که در آن استناد و پژوهش وجود خارجی ندارد و همه چیز در آن باری به هر جهت و دم دستی و سخیف است.
ارسال نظر